کد خبر: بررسی-مشکلات-بسته‌های-توانبخشی-شناخت
۳ تیر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۱
به گزارش طبنا(خبرگزاری سلامت)، آلزایمر یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که بتدریج توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود. بارزترین نوع از انواع مختلف زوال عقل، اختلال حافظه‌ است. اختلال حافظه معمولا به‌تدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند. در ابتدا اختلال حافظه به وقایع و آموخته‌های اخیر محدود می‌شود ولی بتدریج خاطرات قدیمی هم آسیب می‌بینند. طبق آخرین گزارش انجمن جهانی آلزایمر (ADI) هر 3 ثانیه یک نفر در جهان به دمانس (زوال عقل) مبتلا می‌شود؛ ولی اکثر این افراد تشخیص و حمایت نمی‌گیرند، در سال ۲۰۱۸، هزینه درمان دمانس بیماری "تریلیون دلاری" خواهد شد و فعالیت دمانس می‌تواند ۲۰ سال قبل از بروز در مغز شروع شده باشد. این بیماری را اولین بار روانپزشک آلمانی به نام "آلویز آلزایمر" در سال 1906 میلادی معرفی کرد. غالبا این بیماری در افراد بالای 65 سال بروز پیدا می‌کند ولی آلزایمر زودرس (با شیوع کمتر) ممکن است زودتر از این سن رخ دهد. در سال ۲۰۰۶ میلادی 26.6 میلیون نفر در جهان به این بیماری مبتلا بودند و پیش‌بینی می‌شود که این تعداد در سال ۲۰۵۰ میلادی از هر 85 نفر یک مبتلا به آلزایمر وجود داشته باشد. تاکنون بشر نتوانسته است برای این بیماری دارو و یا روش درمانی ارائه دهد؛ ولی کارشناسان روش‌های ثابت نشده‌ ولی موثری همچون ورزش کردن، داشتن روابط اجتماعی و تغذیه مناسب را که می‌توانند در پیشگیری از این بیماری تاثیر داشته باشند، پیشنهاد می‌دهند. اخیرا نیز بسته‌های مختلفی برای پیشگیری از این بیماری معرفی شده است که به گفته دکتر ابهریان، مدیرگروه توانبخشی پژوهشکده علوم شناختی صرف اینکه بسته‌ای جهت بهبود حافظه ارائه شود و با پیشرفت فرد در انجام تمرینات مربوط در همان بسته بخواهند بهبود حافظه را اندازه‌گیری کنند و ادعا شود که این بسته منجر به توانبخشی شناختی می‌شود، در حوزه توانبخشی شناختی معنایی ندارد. مراحل آلزایمر دکتر پیمان حسنی ابهریان، مدیر گروه توانبخشی پژوهشکده علوم شناختی، بیماری آلزایمر را یکی از انواع دمانس (زوال عقل) دانست و گفت: این بیماری از دسته بیماری‌های نورودژنراتیو (تخریبی عصبی) بوده که با تحلیل شناختی همراه است. وی "دمانس پیشانی- گیجگاهی"، "لویی بادی"، "بیماری پیک" و "پارکینسون" را از جمله بیماری‌های تحلیل برنده سیستم عصبی دانست و اظهار کرد: علل دیگر بروز دمانس یا زوال عقل عبارتند از علل "عروقی" که در التهابات عروقی (واسکولیت‌ها) و یا سایر بیماری‌های عروق بزرگ و کوچک ایجاد می‌شود. وی افزود: بیماری‌های غدد و متابولیسم، عفونی و مسمومیت‌ها مانند مسمومیت با الکل نیز می‌توانند در بروز بیماری دمانس موثر باشند. ابهریان تومورها را از دیگر علل بروز این بیماری عنوان کرد و یادآور شد: معمولا بیماری دمانس با عنوان "آلزایمر" شناخته می‌شود؛ ولی این طور نیست، بلکه آلزایمر یکی از انواع بیماری دمانس است که معمولا در سنین بالای 65 سالگی بروز می‌کند. مدیر گروه توانبخشی پژوهشکده علوم شناختی، با بیان اینکه آلزایمر دارای دو نوع است، افزود: یک نوع آن "ارثی" است که در 10 درصد موارد فرم ارثی آلزایمر وجود دارد. در این نوع، افراد در سنین پایین‌تر، مثلا حدود 50 تا 55 سالگی به آلزایمر مبتلا می‌شوند و دسته دیگر جنبه ارثی ندارد که سن بروز آن معمولا 65 سالگی به بعد است. ابهریان به پیشگری و درمان این بیماری اشاره کرده و گفت: معمولا قبل از بروز آلزایمر مرحله‌ای با عنوان "تغییرات شناختی کم" (MCI) وجود دارد که این مرحله، مرحله مقدماتی آلزایمر است. در نوع ارثی، ابتلا به این  بیماری اجتناب‌ناپذیر است ولی در سایر موارد در صورتی که بیماری در مرحله MCI باشد، می‌توانیم شروع علائم آلزایمر را به تعویق بیندازیم و یا شدت علایم آن را کاهش دهیم. عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی با تاکید بر اینکه در مرحله MCI می‌توان با مداخلات توانبخشی شناختی علائم را در بیماری دمانس کاهش داد، اظهار کرد: بعد از این مرحله نیز با استفاده از روش‌های علمی از جمله روش "توانبخشی عصبی- شناختی" و سیستم‌های تحریک مغزی با جریان الکترویی، مغناطیسی و یا لیزر می‌توان از پیشروی بیماری آلزایمر جلوگیری کرد. ابهریان در پاسخ به این سوال که در چه شرایطی می‌توان آلزایمر را در مرحله MCI پیشگیری کرد، گفت: فردی می‌تواند در این حوزه وارد شود که متخصص توانبخشی شناختی باشد و هر کسی نمی‌تواند در این حوزه وارد شود. بسته‌هایی که برای درمان آلزایمر ارائه می‌شود این محقق حوزه علوم شناختی با تاکید بر اینکه برای درمان آلزایمر بسته‌های مختلفی عرضه شده است، خاطر نشان کرد: "لوموسیتی" یکی از بزرگترین شرکت‌های فعال در حوزه توانبخشی شناختی در دنیا است که بیش از 70 میلیون کاربر در دنیا دارد و بسته‌ای که برای توانبخشی شناختی افراد سالمند مبتلا به آلزایمر عرضه کرده بودند با شکست مواجه شد و مشاهده کردند این بسته کارایی لازم را در جلوگیری از پیشرفت این بیماری ندارد و این امر در رسانه‌ها نیز اعلام شد. وی مبتنی بر کامپیوتر بودن و عدم سازگاری این ابزارها با سلایق سالمندان را دلایل عدم توفیق این بسته‌ بیان کرد و یادآور شد: متاسفانه بیشتر ابزارهای توانبخشی مغزی ساخته شده در داخل و یا خارج از کشور چه از نوع قلم و کاغذی، چه از نوع برنامه‌های کامپیوتری و یا از نوع بازی‌ها مانند جدول سودوکو و روبیک در بهترین شرایط تنها حافظه افراد دچار آسیب را بهبود می‌بخشند، در حالی که در مبتلایان به بیماری آلزایمر تنها مساله "حافظه آسیب‌دیده" مطرح نیست؛ بلکه در این بیماری عوامل شناختی دیگری مانند "توجه" و "کلام" نیز دچار آسیب می‌شوند. عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی ادامه داد: مساله دیگر این است که تا حدودی با افزایش سن مساله تخریب عملکردی شناختی در همه افراد چون اختلال در سرعت پردازش اطلاعات، حافظه، توجه، عملکردهای اجرایی شناختی مغز و توانایی‌های فضایی و استدلال ایجاد خواهد شد؛ ولی در بیماران مبتلا به آلزایمر این آسیب‌ها در حد فراتر از معمول است به طوری که عملکردهای عادی آنها دچار اختلال می‌شود. شرایط بسته‌های درمانی آلزایمر ابهریان با بیان اینکه بسته‌های توانبخشی شناختی موثر دارای 3 شرط اساسی هستند، "عمومی‌سازی‌" را یکی از این شروط دانست و در این باره توضیح داد: بسته‌هایی که خیلی خوب طراحی شوند در یک محیط کنترل شده آزمایشگاهی بر روی حافظه،  توجه و سایر عملکردهای مغز متمرکز می‌شوند و در ایده‌آل‌ترین شرایط در صورتی که خوب اجرایی شوند، باعث می‌شوند در محیط آزمایشگاهی عملکردهای مربوط همچون سرعت پردازش اطلاعات، حافظه و توجه آنها با استفاده از ابزارهای به کاربرده شده بهتر دیده شوند؛ ولی مشاهده می‌کنیم که در زندگی عادی فرد این امر اتفاق نمی افتد و این تمرینات تنها  زمانی واقعا سودمند خواهند بود که به زندگی روزمره این افراد راه پیدا کنند. وی "انتقال" (Transfer) را از دیگر شروط اثرگذاری بسته‌های توانبخشی شناختی عنوان کرد و گفت: به عنوان مثال فرد سالمندی دچار مشکلات حرکتی است و با استفاده از روش‌های کار درمانی اقدام به توانبخشی وی می‌شود. حال اگر این فرد توانست در منزل از پله بالا و پایین برود، می‌گوییم عمومی‌سازی اتفاق افتاده و اگر به غیر از راه رفتن توانست کارهای مشابه دیگری مانند ورزش کردن و دویدن را انجام دهد، مساله انتقال رخ داده است. به گفته این محقق حوزه توانبخشی، فرد سالمند نیازی به حل جدول ضرب و یا معمای سودوکو ندارد؛ ولی از آن برای توانبخشی استفاده می‌شود تا از این طریق عملکردهای فرد در زندگی عادی افزایش یابد. وی یکی دیگر از اعتبارات ابزارهای توانبخشی سالمندان را مبتنی بر "شواهد بودن" آنها دانست و گفت: توانبخشی شناختی سالمندان باید در یک مرکز توانبخشی شناختی و زیر نظر متخصصان این حوزه و بر اساس مطالعات انجام شده در دنیا (evidence based) باشد تا ببینیم از ابزارهای استفاده شده چه مقالاتی با چه اعتباری منتشر شده است. ابهریان ادامه داد: مشکل اصلی بسته‌های افزایش توانبخشی این است که فرد نیازمند را به مرحله عمومی‌سازی و انتقال نمی‌رساند و دلیل آن این است که بسیاری از این بسته‌ها از سوی متخصصان عرضه نمی‌شود. از سوی دیگر افرادی بسته‌های توانمندسازی مغزی با کاربردهای عمومی را ارائه می‌دهند، ولی بسته‌های عمومی نمی‌تواند برای پیشگیری از آلزایمر موثر باشد. وی با تاکید بر اینکه بسته‌های توانبخشی شناختی سالمندان به‌ویژه برای افرادی که دچار زوال عقل هستند، باید معطوف به عملکردهای زندگی این افراد باشد، ادامه داد: فعالیت‌های روزمره به دو دسته "فعالیت طبیعی روزمره زندگی" همچون غذا خوردن، لباس پوشیدن، حمام کردن و اختیار ادرار و مدفوع خود را داشتن و "فعالیت‌های روزمره که با استفاده از ابزارها انجام می‌شود" همچون تلفن کردن و خرید، بیرون رفتن از خانه و مصرف داروها و کنترل دخل و خرج تقسیم می‌شود و اگر فرد بتواند این فعالیت‌ها را به خوبی انجام دهد، این امر است که موجب رضایت خاطر آنها خواهد شد. به گفته ابهریان، صرف اینکه بسته‌ای جهت بهبود حافظه ارائه شود و با پیشرفت فرد در انجام تمرینات مربوط در همان بسته بخواهند بهبود حافظه را اندازه‌گیری کنند و ادعا شود که این بسته منجر به توانبخشی شناختی می‌شود، در حوزه توانبخشی شناختی معنایی ندارد. تلاش برای بومی‌سازی بسته‌های توانبخشی به جای تولید آنها مدیر گروه توانبخشی پژوهشکده علوم شناختی با تاکید بر اینکه بسته‌های توانبخشی بر اساس نیازهای هر فرد، متفاوت است، اظهار کرد: ولی این گفته به معنای اینکه برای هر فرد یک بسته توانبخشی طراحی شود، نیست. وی مساله اصلی در حوزه سالمندان را مساله "شناختی" عنوان کرد و ادامه داد: ما می‌توانیم با استفاده از توانبخشی شناختی بسته‌هایی را طراحی کنیم که ذخیره شناختی افراد را افزایش دهد تا از بروز بیماری آلزایمر پیشگیری کند و یا آنکه آن را به تعویق بیندازد. ابهریان با طرح این سوال که چرا ما باید از ابتدا بسته‌های توانبخشی را بسازیم، گفت: ما در این حوزه می‌توانیم به سمت توسعه و بومی‌سازی ابزارهای توانبخشی معتبر قلم و کاغذی و یا رایانه‌ای موجود در دنیا، در کشور خود حرکت کنیم؛ به جای اینکه بخواهیم از نو این ابزارها را بسازیم. وی در عین حال با تاکید بر اینکه روش‌های مختلف پیشگیری از آلزایمر بسته به اینکه از سوی چه فردی ارائه می‌شود، از درجات اهمیت مختلفی برخوردار است، خاطر نشان کرد: متاسفانه مشاهده می‌کنیم که از سوی بسیاری از افرادی که در حوزه‌های سالمندی و هوش کودکان ادعایی دارند، اقدامات خطرناکی صورت می‌گیرد؛ چرا که بسیاری از افرادی که به این حوزه وارد شده‌اند، نه تنها با علوم شناختی بلکه با علوم پزشکی و روانشناختی نیز آشنا نیستند. ابهریان با تاکید بر اینکه این مساله نیاز به پیگردهای قانونی دارد، یادآور شد: در حوزه سالمندی جو مقداری آرام‌تر است، اما در حوزه کودکان و به‌ویژه هوش اوضاع بسیار نامناسب و حتی گاه فاجعه‌بار است. وی مطرح کرد که هیچ‌گاه درمان تضمینی وجود ندارد و روش‌ها و ابزارهای مطرح شده تنها می‌توانند که کمک‌کننده باشند و آشکار است که نتیجه باید مورد ارزیابی قرار گیرد تا بفهمیم چه میزان در درمان موثر بوده است. رئیس کلینیک مغز و شناخت با بیان اینکه جوامع به سمت سالمندی به پیش می‌روند، یادآور شد: "اعتیاد" و "سالمندی" دو معضل اساسی بسیاری از جوامع است و باید در این دو زمینه اقدامات اساسی انجام شود و قطعا این اقدامات باید از سوی افراد متخصص باشد.(ایسنا)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha