فاطمه توانایی، نخستین پرستار زن ایران، با عشقی که بیش از چهار دهه به بیماران داشت، مسیر پرستاری نوین در گیلان را پایه‌گذاری کرد. او با ایستادگی در برابر نگاه‌های منفی جامعه و تعهدی بی‌وقفه، الگویی برای نسل‌های بعد شد؛ نسلی که در بحران‌هایی چون کرونا، همان روح فداکاری و عشق به بیمار را ادامه داد.

به گزارش خبرگزاری سلامت _ طبنا گیلان: داستان زندگی فاطمه توانایی، یکی از نخستین زنان پرستار ایرانی، روایت عشقی است که بیش از چهل سال در خدمت به بیماران دوام آورد. زنی که با شور و علاقه‌ای عمیق، لباس پرستاری را بر تن کرد و تا پایان عمر کاری خود از آن جدا نشد.

فاطمه توانایی، پرستار بیمارستان آمریکایی رشت، در گفت‌وگویی که دهه پنجاه با یکی از مجلات حوزه ی بانوان انجام داد، از روزهایی گفت که پرستاری در ایران هنوز حرفه‌ای ناشناخته و کم‌ارج بود. او در آن سال‌ها در برابر قضاوت‌ها و نگاه‌های منفی جامعه ایستاد و با پشتکار، یکی از نخستین زنان ایرانی شد که رسماً در آموزشگاه پرستاری میسیون آمریکایی تحصیل کرد.

او از دوران کودکی شیفته‌ی مراقبت و درمان بود و بیان کرد: «در بچگی با عروسک‌هایم بیمارستان بازی می‌کردم و از همان‌جا فهمیدم پرستاری برای من فقط یک شغل نیست، بلکه عشق است.» همین عشق بود که او را در سال ۱۳۱۰، زمانی که دختران رشتی امکان ادامه تحصیل نداشتند، به آموزشگاه پرستاری کشاند؛ جایی که خانم نیکلسن، پرستار و معلم انگلیسی، با انضباط و قاطعیت، نخستین نسل پرستاران زن ایران را آموزش می‌داد.

توانایی با لبخند از روزهای سخت و تجربه‌های تلخ دوران تحصیل گفت: از مواجهه‌ی ناگهانی با جسد بیمار، تا نخستین حضورش در اتاق عمل و ترس از دیدن تیغ جراحی. اما با گذر زمان بر خود مسلط شد و همان دختر خجالتی، به یکی از باتجربه‌ترین پرستاران بیمارستان‌های رشت و تهران بدل شد.

پس از پایان تحصیل، در بیمارستان آمریکایی رشت استخدام شد و سپس به تهران رفت تا در بیمارستان زنان کار کند. که در آنجا رئیس بیمارستان به او لقب «فلورانس نایتینگل ایران» داد؛ چرا که نظم، دلسوزی و دقت او الگویی برای بسیاری از پرستاران جوان بود.

در دهه‌های بعد، او در بیمارستان‌های شفا و درمانگاه‌های وزارت بهداری خدمت کرد و حتی زمانی که مادر بیمارش نیاز به مراقبت داشت، همچنان در کنار بیماران ماند. نشان افتخار پرستاری ایران و مدال بین‌المللی مدرسه‌ی میسیون آمریکایی از یادگارهای ارزشمند اوست.

اما در کنار همه‌ی این افتخارات، فاطمه توانایی ازدواج نکرد. در این باره گفت: «خواستگاران زیادی داشتم اما هیچ‌کدام حاضر نبودند من پرستاری را ادامه دهم. من نمی‌توانستم از عشق خود به بیماران بگذرم.» او هرگز فرزندی نداشت، اما کودکان زیادی را در بیمارستان‌ها پرستاری کرد و برای هر یک دل می‌سوزاند.

در گفت‌وگو از صبر بیماران بیان کرد: «زنان از همه صبورترند؛ مردان بی‌تاب‌تر و کودکان بی‌خوف‌تر.» و در پایان جمله‌ای گفت که شاید خلاصه‌ی تمام زندگی او باشد:
«وقتی شب‌هنگام بر بالین بیماری بیدار می‌مانی، آن لحظه عبادت است»

نام فاطمه توانایی، یادآور نخستین گام‌های پرستاری زنان در گیلان است؛ گامی که دهه‌ها بعد، در دل بحران کرونا، پرستاران دیگری آن را با جان خود ادامه دادند. زنانی و مردانی که مانند او، پرستاری را نه شغل، بلکه رسالت دانستند.

در سرزمین گیلان، دهه‌ها پس از توانایی، پرستارانی چون شهیده نرجس خانعلی‌زاده، پرستار جوان اهل کلاچای و نخستین شهیده‌ی مدافع سلامت کشور، جان خود را در راه خدمت به بیماران از دست داد.
همچنین شهید علی شیخ‌مرادی، پرستار فداکار بیمارستان قائم رشت؛ شهید غلامرضا وثوقی‌کیا، تکنسین اتاق عمل بیمارستان‌های پورسینا و آریا؛ و شهیده ، پرستار بازنشسته و فعال بیمارستان گلسار، از جمله نام‌هایی هستند که در همان مسیر ایثار و عشق به بیماردر دوران سیاه کرونا، جان باختند.

اگر فاطمه توانایی نماد آغاز راه پرستاری نوین در گیلان بود، این پرستاران معاصر، تداوم همان روح فداکاری‌اند؛ از نسلی که با شنل پرستاری شروع کرد تا نسلی که با لباس مدافع سلامت، جان بر کف نهاد.