محمدسیاح: به گزارش خبرنگار
گروه بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت؛ یکی از وظایفی که بر عهده هر نظامی گذاشته شده و مردم از مسوولان خود توقع دارند تامین بهداشت و ارتقای سطح سلامت افراد جامعه و دسترسی آسان به خدمات درمانی است. این موضوع در قانون اساسی کشورمان نیز مورد توجه قرار گرفته است و برهمین اساس برنامه پزشک خانواده که اجرای آن براساس مفاد بند ج و د ماده ۳۲ قانون برنامه پنجم توسعه بر عهده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرارداده شده است بدین نحو است که سرپرست هر خانواده ایرانی یک پزشک عمومی را از میان پزشکانی که توسط ستاد اجرایی برنامه پزشک خانواده معرفی شدهاند، به عنوان پزشک خانواده خود انتخاب و نزد وی ثبت نام می کند. پس از آن، اعضای خانواده می توانند از سطوح مختلف خدمات این برنامه بهره مند شوند. طرح پزشک خانواده به عنوان یکی از مهمترین سیاستگذاریهای سلامت در دهه اخیر در عرصه نظام سلامت مطرح شد. این طرح از سال ۱۳۸۱ و به دنبال طرح تحول نظام سلامت مورد توجه قرار گرفت. پیش از این البته در قوانین برنامه پنج ساله توسعه چهارم و پنجم نیز به اجرای این طرح اشاراتی شده بود، اما به دلیل فراهم نبودن زمینه اجرا مسکوت مانده بود. براساس مصوباتی که مجلس دهم و وزارت بهداشت و درمان و دولت داشتند این طرح تاکنون باید در سراسر کشور طرح اجرا میشد ولی آنچه در عمل به وقوع پیوست محدود شدن آن به روستاها و دو استان فارس و مازندران به سبک متفاوت از برنامه پزشک خانواده بود. این دو استان درواقع محل اجرای پایلوت طرح پزشک خانواده بود که البته نتایج زیادی از آن منتشر نشد، اما براساس آنچه که کارشناسان بهداشت و سلامت و مسوولان درباره آن صحبت به میان آوردند این است که بسیاری از زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی لازمه اجرای این طرح در کشور فراهم نبوده تا به ادامه اجرای طرح کمک کند و همین موضوعات نقش کلیدیای در شکست هر برنامهای را می تواند اجرا کند و طرح پزشک خانواده هم از این قائده مستثنی نیست. سیاستگذاری یکی از نیازمندی های اساسی در اجرای برنامه های پزشکی و سلامت است چرا که به اعتقاد کارشناسان بهداشتی بخش سلامت به بودجه فراوانی نیاز دارد و باید با برنامه ریزی درست در این راستا گام برداشت چراکه در شرایط سختی مانند اپیدمی کرونا، این هزینه ها چندین برابر می شود.
ارتقای سلامت و بهرهوری
ارتقای سطح سلامت جامعه به عنوان یکی از مهمترین مقولههای سیاستگذاری اجتماعی، محور اصلی توسعه کشور است و سهم تعیین کنندهای در بخش توسعه اقتصادی و سیاستی دارد. با این نگاه اقتصاددانان بخش بهداشت و درمان معتقدند براساس تئوری سرمایهای پیش نیاز دستیابی به رفاه اجتماعی، ارتقای سلامت و بهرهوری است. نظام سلامت ایران با چالشهای اساسیای همچون دسترسی نامناسب به خدمات سلامتی، افزایش هزینهها و کاهش سهم دولت در هزینههای سلامتی خانوار، نظام پرداخت نامناسب، هزینه بالا، عدم وجود پرونده سلامتی برای هر فرد، عدم ثبت اطلاعات، نیاز به استقرار نظام سلامت همانند سایر کشورهای جهان روبرو است. برای انجام اصلاحات در نظام سلامت از اهرم های مختلفی نام برده شده است که در این میان می توان به ساماندهی بیمهها و تقویت بنیه مالی و بودجهای حوزه سلامت اشاره کرد. طرح تحول سلامت یکی از بزرگترین طرح هایی است که در چند دهه اخیر انجام شده، اما با توجه به نبود برنامهریزی اقتصادی در این طرح اهداف آن به شکست انجامید. پزشک خانواده یکی از مهمترین برنامههای بود که قرار بود در طرح تحول سلامت به آن پرداخته شود ولی با نبود برنامهریزی و عدم مدیریت در این حوزه عملکرد جزیرهای و نبود سیستم های شفاف، باعث شد تا این طرح تنها در چند نقطه کوچک اجرا شود. طرح پزشک خانواده در واقع به دنبال اصلاحات ریشهای و بنیادین نظام سلامت مطرح شد که ریشه در مبانی قانونیای چون برنامه توسعه پنج ساله دارد. از این رو همزمان با مطالعه جایگاه و روند اجرای پزشک خانواده در نظام سلامت ایران از طریق تحلیل می توان برخی از چالشهایی را که در بطن و بستر این طرح وجود دارد دید. اجرای این طرح و نظام ارجاع طی مدتی کوتاه تغییرات فراوانی در شاخصهای سلامت از جمله بهبود امید به زندگی از 7.46 به 9.69 سال، کاهش نرخ رشد جمعیت از حدود 9.3 درصد به ۲.۱ درصد، کاهش میزان مرگ و میر مادران از 140 هزار تولد زنده به 4.3 درصد، را ایجاد کرده است.
چالش های ساختاری و زمینهای
براساس تحقیقاتی که در زمینه اجرای طرح پزشک خانواده انجام شده است چالش ناشی از ساختار حاکم بر نظام سلامت، پزشکی کردن مدیریت، تضاد منافع و روابط حاکم بر وزارتخانه ها و سازمان های دخیل در برنامه پزشک خانواده مهمترین چالشهای ساختاری اجرای این طرح عنوان شده است. همچنین قانونگریزی، عدم وجود اراده و تعهد سیاسی مسئولان ارشد کشوری، چالش فرهنگی، چالش ناشی از نحوه حمایت دولت دهم از پزشک خانواده و قائم به فرد بودن برنامه ها و تاثیر تغییرات مدیریت و دولت بر برنامه ملی؛ نیز جزو چالشهای اصلی زمینهای اجرای طرح پزشک خانواده مطرح شدند. اگر هزینههای حوزه سلامت به خوبی مدیریت نشود، بیمهها نیز نمیتوانند از پس هزینهها برآیند و شاید به ورشکستی برسند، خدمات گران شوند، دسترسی مردم کاهش پیدا کند و عملا مدیریت سلامت را از دست برود، طرح پزشک خانواده می تواند با مدیریت هزینه ها و جلوگیری از درمان و هزینه های غیر ضروری بکاهد و به سیستم درمانی کشور این فرصت را بده که خود را آماده درمان افرادی کند که واقعا به خدمات درمانی نیاز دارند.