تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۰
به گزارش طبنا (خبرگزاری سلامت)، کودک‌آزاری پدیده‌ای جهانی و به دلایل گوناگونی در حال رشد است. در سال‌های اخیر به نوعی از کودک‌آزاری توجه شده که با سایر انواع کودک‌آزاری تفاوت دارد و  تحت عنوان «کودک‌آزاری ساختاری» شناخته می‌شود. این نوع کودک‌آزاری به نبود ساختارهای مناسب اجتماعی و اقتصادی برای پیشگیری از کودک‌آزاری اشاره می‌کند. به همین دلیل نیز دانستن نکات زیر به آشنایی با انواع کودک‌آزاری و به ویژه کودک‌آزاری ساختاری کمک می‌کند:
  • بنا بر آمار سازمان بهداشت جهانی، هر سال بیش از ۴۰ میلیون کودک در جهان مورد انواع آزارها قرار می‌گیرند.
  • کودک‌آزاری رفتاری است که از طرف بزرگسالان مانند والدین، سرپرستان، معلمان و ... نسبت به کودکان انجام می‌شود و به سلامت جسمی و روانی آنان آسیب می‌رساند.
  • کودک‌آزاری در انواع گوناگون جسمی، عاطفی، روانی، غفلت، سوء استفاده در اشکال جنسی و بهره‌کشی اقتصادی صورت می‌گیرد.
  • پیامدهای آسیب‌زای انواع کودک‌آزاری به جنبه خاصی از رشد کودک مثل ابعاد جسمی و روانی محدود نمی‌شود، بلکه اثرات آن تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند و در بسیاری از موارد به چرخه کودک‌آزاری می‌انجامد و کودک قربانی در بزرگسالی به آزارگر تبدیل می‌شود.
  • مهم‌ترین ویژگی کودک‌آزاری ساختاری این است که برخلاف سایر انواع کودک‌آزاری، کودک توسط فرد یا افرادی مورد آزار قرار نمی‌گیرد بلکه آسیبی که به کودک وارد می‌شود از ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ناشی می‌شود. نمونه‌های این نوع کودک‌آزاری را می‌توان در حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد.
  • در حوزه اقتصادی کار کودکان نمونه بارز کودک‌آزاری ساختاری است. کار کودک از این نظر آزار محسوب می‌شود که مانع دستیابی او به حقوق اساسی وی از جمله آموزش، بهداشت، سلامت، بازی و شادی است. در واقع کار اجباری کودک از سوی پدر و مادر صورت نمی‌گیرد بلکه شرایط نامناسب اقتصادی جامعه که محصول ساختار اقتصادی است کار اجباری را به وی تحمیل می‌کند.
  • نمونه‌های دیگر کودک‌آزاری در حوزه اقتصادی، کودکان بازمانده از تحصیل و ازدواج در سنین پایین است که هر دو به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب می‌رساند. همچنین بازماندن از تحصیل به دلایل اقتصادی، یعنی در نظر گرفتن آموزش به عنوان یک کالا و نه یک حق اساسی؛ به عبارت دیگر آموزش از این دیدگاه کالایی است که کودکان محروم نمی‌توانند از آن بهره‌مند شوند.
  • در حوزه اجتماعی و فرهنگی هم می‌توان از آزارهایی که از نظام آموزشی مانند رقابت، آموزش مبتنی بر حافظه، نمره‌گرایی، فضای نامناسب آموزشی، کمبود مدرسه، تعداد زیاد دانش‌آموزان در هر کلاس، آموزش در نوبت بعد از ظهر که با خستگی دانش‌آموزان همراه است نام برد. دادن تکالیف درسی زیاد به کودکان نیز مانع استراحت و خواب کافی آنها می‌شود.
  • تبعیض و به ویژه تبعیض جنسیتی که جنبه فردی ندارد و به فرهنگ تبدیل شده است، نمونه دیگری از کودک‌آزاری ساختاری در حوزه اجتماعی و فرهنگی است.
  • دولت‌ها می‌توانند با امکاناتی که در اختیار دارند و با برنامه‌ریزی اجتماعی درسطح کلان با فقر زدایی و بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در کاهش آن بکوشند. مشارکت همگان راه دیگری برای کاهش این آزارهاست. مشارکت سازمان‌های دولتی و غیر دولتی، مراکز علمی و پژوهشی، خانواده‌ها و خود کودکان نیز عامل مهمی در کاهش انواع خشونت نسبت به کودکان به شمار می‌روند. (ایسنا)

برچسب‌ها