پژوهشهای اقتصادی نشان میدهد ادامه انتشار گازهای گلخانهای میتواند تا سال ۲۰۶۰ زیان جهانی معادل ۱.۵ درصد تولید ناخالص داخلی ایجاد کند، کارشناسان راهحل را در کاهش فوری انتشار کربن و تقویت سرمایهگذاری در اقتصاد مقاوم اقلیمی میدانند.
اقتصادی مهم را شناختاند که تا آن زمان بهطور سیستماتیک مورد بررسی قرار نگرفته بود. این پدیده، که به نام «رزونانس موجی» یا Ripple Resonance شناخته میشود، بیانگر آن است که بلایای طبیعی همچون سیل، طوفانهای گرمسیری، و موجهای گرما در سطح جهانی تنها خسارتهای محلی ایجاد نمیکنند، در عوض آثار اقتصادی این رویدادها از طریق شبکههای تجاری بینالمللی به سرتاسر جهان منتشر میشود. کیلیان کوهلا، نویسنده اصلی این مطالعه تاریخی، توضیح میدهد «وقتی دو فاجعه اقلیمی همزمان در نقاط مختلف جهان رخ دهند، امواج اقتصادی ناشی از آنها با یکدیگر تداخل کرده و در سطح جهانی زیانهایی تا ۲۰ درصد بیشتر از مجموع رویدادهای مستقل ایجاد میکنند».
درک این پدیده نیاز به بررسی ساختار عمیق اقتصاد جهانی دارد، پژوهشگران برای محاسبه پاسخ شبکه اقتصاد جهانی، بیش از ۱.۸ میلیون رابطه اقتصادی میان بیش از هفتهزار بخش منطقهای را مدلسازی کردند، این تحلیل گسترده نشان داد که اثرات اقتصادی بلایا بهصرف محدود به منطقه دستخوش فاجعه نمیماند، بلکه از طریق زنجیرههای تأمین بینالمللی به سرتاسر جهان سرایت پیدا میکند هنگامی که چنین رویدادهایی همزمان رخ دهند، آنها میدان مشترکی برای تقویت متقابل ایجاد میکنند که نتیجه آن افزایش غیرمتناسب خسارتهای اقتصادی است.

دولتهای پیشرفته بیشتر از سایرین آسیب میبینند
یکی از یافتههای بسیار مهم و تا حدودی شگفانگیز این تحقیق این است که اقتصادهای توسعهیافته و ثروتمند بیشتر از اقتصادهای در حال توسعه از اثرات رزونانس موجی رنج میبرند. اندرس لِوِرمان، سرپرست گروه تحقیق و محقق دانشگاه کلمبیا، این پدیدهی بسیار مهم را به عنوان «امواج جزر و مدی اقتصادی» توصیف کرده است، او شرح میدهد «وقتی تولید مختل شود، کمبود عرضه موجب افزایش قیمت میشود، اگر در همین زمان بلایای مشابهی در مناطق دیگر رخ دهد، شوکهای قیمتی با هم ترکیب شده و هزینهها بهصورت تصاعدی بالا میرود».
بهطور مشخص، چین، که نقش اساسی در تجارت بینالمللی دارد، تحت تأثیر شدید این همافزایی قرار میگیرد. در صورت وقوع رویدادهای همزمان، زیانهای اقتصادی چین تا ۲۷ درصد بیشتر میشود؛ درحالیکه میانگین جهانی بهصرف ۲۰ درصد است، ایالات متحده نیز با خسارتهای اقتصادی قابل توجهی روبرو میشود، زیرا هر دو کشور بهعنوان گرههای مرکزی در شبکه تجاری جهانی عمل میکنند، این نتیجه بر یک حقیقت تلخ تأکید میکند؛ هر چه کشوری بیشتر در شبکه تجاری جهانی سرمایهگذاری کند و بیشتر از آن بهرهببرد، بیشتر به ریسکهای ناشی از اختلالات در این شبکه دچار است.

خطرات بلندمدت و ضرورت کاهش انتشار گازهای گلخانهای
پژوهشگران بر این نکته تاکید میکنند که اثرات رزونانس موجی تنها به رویدادهای همزمان محدود نیست. بلکه این اثرات در رویدادهای پیدرپی نیز مشاهده میشود؛ زیرا آثار اقتصادی فاجعهای اول هنوز در حال انتشار در شبکههای جهانی است و هنگام برخورد با شوک بعدی، تداخل پیدا میکند، مطالعات اخیر در مجله Nature نشان داد که خسارتهای اقتصادی غیرمستقیم ناشی از اختلالات زنجیره تأمین بهصورت نمایی رشد میکند. تحت بدترین سناریو انتشار گازهای گلخانهای (SSP 585)، خسارتهای اقتصادی ناشی از اختلالات شبکه تأمین جهانی از ۰.۱ درصد در دههی ۲۰۳۰ به ۱.۵ درصد تولید ناخالص جهانی در سال ۲۰۶۰ افزایش مییابد.
نتیجه نهایی تحقیق بسیار روشن است، ادامه روند گرمایش زمین و افزایش بسامد بلایای همزمان و پیدرپی میتواند هزینههای اقتصادی ناشی از تغییرات اقلیمی را بسیار بیشتر از برآوردهای سنتی کند، درواقع برآوردها نشان میدهند که اگر هیچ اقدام تطبیقی انجام نشود، تا سال ۲۰۶۰ خسارتهای اقتصادی جهانی بین ۳.۷۵ تا ۲۴.۷ تریلیون دلار (به قیمتهای ۲۰۲۰) خواهد بود، تنها راه جلوگیری از تشدید این اثرات زنجیرهای، کاهش سریع و جوهری انتشار گازهای گلخانهای است.
برای رسیدن به این هدف، کشورها و سازمانهای بینالمللی باید فوریترین اقدامهای زیر را انجام دهند؛ اول، تنوعبخشی شبکههای تأمین جهانی تا به کشورهای و مناطق مختلف وابستگی کاهش پیدا کند؛ دوم، سرمایهگذاری بزرگ در زیرساختهای کشاورزی و صنعتی مقاوم در برابر آبوهوا؛ سوم، تقویت سیستمهای هشدار زودهنگام برای بلایای طبیعی؛ و چهارم، افزایش تأمین مالی کمکی به کشورهای در حال توسعه برای تطبیق با تغییرات اقلیمی. اقتصادهای توسعهیافته، که اکنون نسبت به دیگران بیشتر در معرض خطر هستند، باید درک کنند که سرمایهگذاری در تطبیق کشورهای در حال توسعه، سرمایهگذاری برای کاهش خطر در داخل مرزهای خود است. برای حفظ تداوم اقتصاد جهانی و رفاه اقتصادی انسانها، همکاری جهانی حتمی است.
نظر شما