وقتی برای صلح جنگیده باشی

شهیده معصومه کرباسی؛ شعله ای که در دل تاریخ و مقاومت می سوزد و برای صلح جنگیده است.

شیراز، اینبار با نام تو درخشید. در دل کوچه‌های جنگ‌زده‌ای که از خون و اشک سرزمین‌های مقاومت رنگین شده‌اند، با دلی به اندازه تاریخ، پُر از ایمان و شجاعت، همچون شعله‌ای در دل شب. معصومه کرباسی، نخستین شهیده ایرانی راه قدس، نه در جبهه‌های خط مقدم، بلکه در همان جایی که جنگ در دل مردم شروع می‌شود، یعنی در روح و جان، با سرنوشت خود درآمیخت. در خیابان‌های آتش‌گرفته، در گِل و دود، او بود که نه تنها در برابر دشمنان مبارزه کرد، بلکه در برابر سکوتِ جهانیان هم ایستاد.

روزهای خونین و شب‌های پر از اضطراب، هر لحظه بیشتر از پیش او را به تصمیم نهایی‌اش نزدیک می‌کرد: «برای آزادی قدس، باید جان داد». او جان خود را فدای آرمان‌هایی کرد که در دل تاریخ اسلام و جهاد با صدای بلند در تمام جهان طنین‌انداز بود. در این راه، معصومه همچون ستاره‌ای در دل شب تیره درخشید، به طوری که هیچ ظلم و تاریکی نتوانست نور او را خاموش کند.

در روزهایی که داغِ خونِ شهیدان هنوز در زمین باقی بود، معصومه در میان ویرانه‌ها قدم می‌زد، جایی که حتی برخی مردان از ترس جان و بقا عقب کشیده بودند، اما او بی‌گناه و پر ایمان، دل به راهی سپرد که هیچ بازگشتی نداشت. هر گامی که بر می‌داشت، گویی دریای خونِ مقاومت زیر پایش به طوفان می‌آمد. او از جنس ایثار بود؛

در یک روزِ پرحادثه، در اوج مبارزات فشرده جبهه‌های مقاومت، در دنیای درگیری‌های بی‌پایان میان حق و باطل، یک زن از جنس ایمان و شجاعت برخاست؛ معصومه کرباسی. نام او در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان نخستین شهیده ایرانی راه قدس ثبت شد، اما او چیزی بیشتر از یک نام ساده بود. او یک نماد، یک آرمان، یک مسیر جدید برای زنان در تاریخ مقاومت بود.

این داستان، داستان زنی است که تمام وجودش را فدای آرمان‌های بزرگ کرد. زمانی که جنگ به اوج خود رسید، جایی در دل ایران، معصومه کرباسی همچون هزاران زن و مرد دیگر، سرنوشت خود را در جبهه‌های فرهنگی و رسانه‌ای یافت. او به مانند دیگر مبارزان، در پشت جبهه و در دل تاریکی‌های جهاد فرهنگی ایستاده بود؛ او اما در میان شعله‌های مبارزه، هیچ‌گاه از دنیای خود فاصله نگرفت.

معصومه برای خود نه یک نقش، بلکه یک مأموریت برگزیده بود. او باور داشت که اگر قرار است جنگی باشد، جنگی فرهنگی باید باشد، جنگی برای آزادی فکر و ایمان، جنگی برای رساندن صدای مظلومیت ملت فلسطین و همه مسلمانان تحت ظلم و استکبار جهانی. او با دست خود سلاح قلم را برداشت و در مقابل اشغالگران و بی‌عدالتی‌ها ایستاد. هیچ‌گاه نمی‌خواست خود را در سایه سایر مبارزان ببیند. او میدان جهاد فرهنگی را با جان و دل در آغوش گرفت.

روزی که جبهه مقاومت به ستارگان بی‌شماری نیاز داشت، معصومه کرباسی همچون شعله‌ای در شب‌های طولانی به‌طور بی‌وقفه می‌سوخت. نه ترسی داشت، نه هراسی از آن‌چه که پیش رو بود. تنها ایمان به آرمان‌ها و عشق به اسلام او را پیش می‌برد. او نمی‌دانست که یک روز در تاریخ، نامش تبدیل به یک نماد بزرگ از شجاعت، فداکاری و مقاومت زنان خواهد شد.

معصومه هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد که پس از شهادت خود، روح مقاومت او در دل زنان جهان زنده بماند. با این حال، یاد او همچنان در قلب نسل‌ها می‌درخشد. او نه تنها یک شهید، بلکه یک الگویی زنده برای زنانی است که در دنیای امروز باید شجاعانه در برابر ظلم ایستادگی کنند. شهیده کرباسی ثابت کرد که زن مسلمان ایرانی می‌تواند در میدان‌های سخت مبارزه، چه نظامی و چه فرهنگی، همانند یک مرد شجاع در راه آرمان‌ها بایستد.

شجاعت معصومه کرباسی تنها در مبارزات سیاسی و نظامی خلاصه نمی‌شد. او با جهاد فرهنگی خود به نسل‌های آینده آموخت که مقاومت نه تنها با اسلحه، بلکه با کلام و قلم نیز ممکن است. او با هر نوشته، با هر کلمه، درختی از آزادی و مقاومت کاشت و امروز، آن درخت با ثمراتش در تمام نقاط جهان در حال شکوفه دادن است.

زمانی که به یاد معصومه می‌اندیشیم، یاد یک زن مقاوم می‌آید که تمام وجودش را برای هدفی بزرگ فدای کرد. او به ما نشان داد که در مسیر بزرگِ آزادی، هیچ‌چیز نمی‌تواند زنان را از میدان نبرد خارج کند. هر گامی که او در این مسیر برداشت، نشان از آرمان‌خواهی و ایثار بی‌پایان بود.

شهیده معصومه کرباسی نه تنها یک شهید، بلکه یک بخش جدایی‌ناپذیر از تاریخ انقلاب اسلامی و مقاومت جهانی است. یاد او همچنان در قلب تاریخ می‌سوزد و چراغی می‌شود برای کسانی که در دنیای تاریک امروز، جست‌وجوی نور می‌کنند و او برای صلح جنگیده بود.


خبرنگار: راضیه عنایتی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha