سخنگوی پویش «بدسرپرست تنهاتر است» در نامهای خطاب به رییس جمهور از او خواست کارگروه ویژهای متشکل از افراد متخصص را مامور رسیدگی به وضعیت کودکان «بدسرپرست» کند.
به گزارش خبرگزاری سلامت، در نامه مهناز افشار سخنگوی پویش «بدسرپرست تنهاتر است» میخوانیم:
اینجا ایران است. سرزمینی شهره به هنر و فرهنگ که ما به جغرافیای بی نظیرش، به بزرگان و مشاهیرش، به تاریخ و دستاوردهای باشکوهش میبالیم. اینجا ایران؛ سرزمین مهربانیهاست و این خاک مهربان را نشاید که کودکانش با رنج و آزار، در چرخه کمرشکن کار بزرگ شوند. جوهر این غمنامه اما خون جگر است.
به گواهی مسؤلان سازمان بهزیستی، تاکنون بیش از دوازده هزار مورد کودکآزاری به اورژانس اجتماعی گزارش شده است، آمار آزار کودکان در سال 95 نسبت به سال ۹۴ افزایش یافته و در ششماهه نخست سال گذشته ۱۰۹ کودک به خاطر صدمات وارده بر اثر آزار اطرافیان راهی بیمارستان شده و چهار کودک نیز جان باختهاند.
درد دارد، اما باید گفت که این آمار تنها دربرگیرنده آزارهای «جسمی» کودکان است و متأسفانه آمار دقیقی از آزارهای «روانی» و «عاطفی» که کودکان زیادی را به ورطه افسردگی و بزهکاری میکشاند نداریم. مگر میتوان شاهد این همه تلخی و جور بود و خون دل از دیده جاری نکرد؟
دستور به موقع شما و تشکیل هیأت ویژهای از متخصصان برای بررسی حادثه پلاسکو با هدف پیشگیری از حوادث بعدی مدبرانه بود.
وقتی گزارش هیات محترم منتشر شد، شباهتهای عجیبی میان نتیجه این گزارش و آنچه که جامعه هنری کشور حدود یک سال است یکصدا بر آن پای میفشارد دیدیم؛ «دستگاههای مسؤل به دلایل مختلف از جمله موازی کاری در بروز این حادثه نقش داشتهاند، صدا و سیما برخلاف مقررات از آتشنشانی برای آموزش عمومی پول طلب میکرده است!»
وقتی گزارش هیات ویژه را خواندیم، تصمیم گرفتیم برای شما بنویسیم که در حادثه کودکان «بدسرپرست» نیز با وضعیت بحرانی مشابهی روبهرو هستیم.
اگر همه دستگاههای مسؤل به وظایف قانونی خود توجه کنند، اگر بهزیستی برای حمایت کودکان «بدسرپرست» با گرفتاریهای قانونی و مالی روبهرو نباشد، اگر صداوسیما در میان انبوه برنامههای خود بخشی را هم به آموزش کودکان و آشنایی آنها با حقوقشان اختصاص دهد، آیا باز هم شنونده خبرهای تلخ و ناگوار کودکآزاری با این حجم زیاد خواهیم بود؟
به راستی چند درصد از کودکان کشور ما میدانند، جایی به نام «اورژانس اجتماعی» وجود دارد و در صورت مواجهه با خشونت و آزار، میتوانند با شماره ۱۲۳ تماس بگیرند، آیا جز این است که آموزشوپرورش و صداوسیما باید وظیفه خطیر آموزش عمومی را بر عهد بگیرند؟
شرط انصاف نباشد که زحمات انجامشده را نادیده انگاریم، انتظارمان اما این است که خروجی این زحمات را در جامعه ببینیم. «اداره پیشگیری از آسیبهای اجتماعی» مستقر در تمام نهادهای مسئول به چه کار میآید وقتی در یخبندان زمستان، کودکی کنار خیابان به گفتوگوی سرما و دندان گوش میسپارد و فال میفروشد تا هزینههای اعتیاد پدر و مادر را بپردازد؟!
شما در حادثه پلاسکو ضرورت تشکیل کارگروه تخصصی را احساس کردید چون بحران دیده میشد و افکار عمومی جامعه در انتظار پاسخ بود، باور کنید «بحرانِ پنهان» کودکان «بدسرپرست» کمتر از آتش پلاسکو نیست، آتشی که اگر زبانههای سرکش اش را مهار نکنیم شعلههای دامنگیرش نسلهای آینده را خواهد سوزاند.
درخواست مشخص ما از جنابعالی تشکیل هیات ویژهای متشکل از متخصصان است که مسئولیت دولتی و ارگانی ندارند، این هیات میتواند با بررسی همه جوانب موضوع، نقاط کور این گره گشودنی را شناسایی کند.
اگر ضعف قانونی داریم، اگر دستگاههای اجرایی تقصیر میکنند، اگر نسبت به آموزش عمومی غفلت کردهایم، اگر به همافزایی بین بخشی نیاز داریم همه پاسخی است که هیات ویژه بررسی میتواند پاسخی برای آن بیاید، درد که شناسایی شد، درمان آن نیز میسور است.
شایسته این جغرافیای باشکوه است که قصه هیچ کودک بی پناهی در آن پر غصه نباشد. با کودکان این سرزمین مهربان، مهربانی باید.
نظر شما