متخصص اعصاب و روان با اشاره به اینکه بیماری نابسامانی دو قطبی نا شایع نیست، به بیان نکات مهمی در این خصوص پرداخت.
دکتر فربد فدائی در گفتگو با خبرنگار بهداشت و درمان خبرگزاری سلامت اظهار داشت: هر زمان حدود حداقل 1درصد از کل جمعیت به آن مبتلا هستند. با توجه به اهمیتی که شناسایی آن برای درمان سریع دارد و نظر به اختصاصی بودن درمان ذکر نکاتی برای اطلاع رسانی عموم شایان توجه است.
وی ادامه داد: در این نوع بیمار دورههای خلق بالا دارد که به طور مشخص از وضعیت خلقی عادی او متفاوت است. همراه با خلق بالا، احساس بزرگمنشی، همه کار توانی، کاهش نیاز به خواب، فشار تکلم، حاشیهپردازی، پرش افکار، تمایل به انجام کارهای لذتبخش بدون توجه به عواقب آنها وجود دارد.
این روانپزشک خاطرنشان کرد: این وضعیت که برای ناظر عادی هم به عنوان غیرطبیعی قابل درک است، گاهی همراه با هذیانها یا توهماتی میشود که محتوای بزرگ منشانه دارد. این وضعیت را در زبان فارسی شیدایی میگویند.
وی اضافه کرد: این حالت در صورت عدم درمان چند هفته طول میکشد و ممکن است بیمار دست به کارهایی بزند که برای او عواقب کیفری داشته باشد. برای نمونه سرمایهگذاری های غیرمنطقی، تقبل مسائل مالی بدون داشتن اعتبار کافی، ورود به روابط خارج از چهارچوب قانونی زناشویی، رانندگی خطرناک و بیتوجهی به قوانین، بذل و بخششهای غیرعادی.
مدیرگروه روانپزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تأکید کرد: این وضعیت پس از چند هفته برطرف میشود و بیمار ممکن است خلق طبیعی پیدا کند و سپس با گذشت چند هفته یا چند ماه وارد یک دوره افسردگی شدید شود.
وی در ادمه بیان داشت: گاهی ورود به دوره افسردگی بلافاصله انجام میگیرد و فرد از حالت شیدایی وارد یک مرحله افسردگی شدید میشود که بدون درمان چند ماه به طول میانجامد. در این مرحله، فرد خلق افسرده دارد به نحوی که هیچ چیز نمیتواند او را خوشحال کند. کاهش تمرکز، کندشدن تفکر، کلام قلیل و آهسته، دید منفی نسبت به خود، به محیط اطراف و آینده، اشتغال فکری با مرگ و فکر خودکشی به سراغ او میرود.
متخصص اعصاب و روان اذعان داشت: این دوره افسردگی که با اختلال خواب و اشتهاء (عموماً به صورت بیخوابی، بیاشتهایی و کاهش وزن) همراه است چند ماه طول میکشد. سپس ممکن است دورههای دیگر خلقی چه به صورت شیدایی و چه به صورت افسردگی هرچند وقت یک بار به سراغ بیمار برود و حالتی دورهای را در او به وجود بیاورد. این دورههای شیدایی و دورههای افسردگی شدید بیماری دوقطبی نوع یک را تشکیل میدهد.
وی گفت: اما در نابسامانی دوقطبی نوع دو، به عوض دورههای شیدایی (مانیا)، دورههای نیمه شیدایی (هیپومانیا) وجود دارد که از حالت شیدایی خفیفتر است و از جمله در آن هذیان و توهم هیچگاه وجود ندارد. اما دورههای افسردگی شدید است و تفاوتی با نوع یک نمیکند.
فدائی اظهارداشت: به همین دلیل بسیاری از اوقات بیمار یا اطرافیان او وضعیت نیمه شیدایی را به عنوان حالت طبیعی او در نظر میگیرند و تنها افسردگی جلب نظرشان را میکند و فقط به فکر درمان افسردگی هستند حال آن که نحوه درمان در افسردگی شدید یک قطبی، با افسردگی دوقطبی چه به عنوان جزیی از اختلال دوقطبی یک و چه به عنوان جزئی از اختلال دوقطبی نوع دو کاملاً متفاوت است.
نکته جالب آن که نابسامانی دوقطبی نوع دو در هنرمندان به صورتی معنیدار از نظر آماری، بیش از کل جمعیت است. گرچه برخی پژوهشگران غربی نابسامانی دوقطبی نوع دو را در سیاستمداران و صاحبان بنگاههای تجاری بزرگ هم بیش از کل جمعیت ذکر کردهاند اما در این مورد نمیتوان به قطع و یقین اظهار نظر کرد.
به گفته این روانپزشک از نکات مهم در نابسامانی دوقطبی دو، امکان درمان آن و نیز پیشگیری از عود حملات بعدی بیماری، به وسیله داروهای متعادلکننده خلق است. گرچه بخشی از این بیماران تنها یک یا دوبار به حملات بیماری مبتلا میشوند اما بخش عمده آنان در صورت عدم درمان، دورههای راجعه افسردگی عمده و هیپومانیا را خواهند داشت. خوشبختانه با درمان، اکثریت بیماران قادر به زندگی سازنده و عادی بدون علامتی از بیماری خواهند بود.
کد خبرنگار: 410100
نظر شما