جلوه های اربعین ؛ عاشقی و اخلاص

اربعین ؛ جلوه گاه دل های آسمانی

اربعین حسینی حالا پس از سه سال انتظار عاشقان، امسال حال و هوای دیگری دارد. انتظاری که شاید محصول دل های عاشقی است که برای وصال به معشوق و دیدن جلوه های اربعین لحظه شماری می کنند. براستی اربعین چیست و چگونه می توان به رمز و راز آن پی برد؟ پیاده روی اربعین ۱۴۰۱ چند روزیست که آغاز شده است و دلدادگان به حسین ابن علی(ع) در مسیر عاشقی قرار گرفته اند.

سفری متفاوت . . .

آماده برای اربعین ۱۴۰۱ ؛ ساعت ۳۰ دقیقه بامداد، اینجا تهران است، مرکز پزشکی حج و زیارت جمعیت هلال احمر. اتوبوس ها یکی پس از دیگری در محوطه ایستاده اند، تا آخرین گروه های اعزامی را به میعادگاه عاشقان برسانند. هر کدام از اعضا در گروهی سازماندهی شده اند. داوطلبانی که برای حضور در پیاده روی ، ماه هاست انتظار می کشند. اینجا بیشتر بچه های بهداشت و درمان هستند. همان کادر درمانی که هنوز خستگی دوران کرونا بر شانه های پر توانشان سنگینی می کند. چهره هایی مصمم و با انگیزه ای متفاوت از گذشته داشتند. گفت و گو با آنان را به کربلا موکول کردم. میعادگاهی که آنان را برای خدمت به زائرین و خلق جلوه های ناب اربعین گرد هم می آورد.

اربعین ۱۴۰۱ و پایان انتظار ؛

اربعین امسال برای بخشی از جامعه بزرگ اصحاب رسانه کشور متفاوت است. اتفاقی که برای اولین بار به همت دکتر پیر حسین کولیوند رقم می خورد. حضور تیم اصحاب رسانه آن هم در قالب یک کاروان واحد برای انعکاس جلوه های اربعین حسینی. حالا در ابتدایی ترین دقایق روز جمعه ۱۸ شهریور، همکاران من آماده حضور در این رویداد عظیم می شوند. خبرنگاران و عکاسان خبرگزاری های مختلف دور هم جمع شده و می خواهند جلوه های ناب اربعین را به قلم و تصویر بکشند.

بی قراری خبرنگاران برای حرکت

همکاران در گروه مجازی که به همت اداره کل روابط عمومی جمعیت هلال احمر شکل گرفته بود تا همین چند ساعت پیش نگران رفتن بودند. از رسانه های مختلفی در جمع ما حضور داشتند. نزدیک می آید و می پرسد: از کدام رسانه ای؟ جواب دادم: از خبرگزاری سلامت، طبنا. طنین زیارت عاشورا را می شنوم. شاید شنیدن نوای این زیارت، یکی از جلوه های اربعین باشد. یکی از بچه های عکاس که چندین سال است به این پیاده روی می رود، زیارت عاشورا گوش می دهد و اشک در چشمانش حلقه زده. انگار برای همه ما باورش سخت است که بعد از تمامی این انتظارها و ساعت حرکتی که بارها جا به جا شد، بالاخره سوار اتوبوس شدیم و به سمت مرز حرکت کردیم. ما به زیارت اربعین حسینی دعوت شده ایم

اربعین و حال خوش سال اولی ها؛

می گفت پسری ۸ ساله دارد و ادامه داد: "وقتی میخواستم بیام و برای اولین بار به مدت طولانی تنهاش بذارم مانع اومدنم شد." در شفقنا قلم می زند. خبرنگار است و معتقد است که باید برای حضور در اربعین حسینی، خود امام حسین(ع) بطلبد. عشق در چشمانش کاملا معلوم است. خوشحال بود که امسال به واسطه کارش توفیق شد که برای اولین بار به کربلا مشرف شود. همکار خوب سفر اولی ما آرزویش دیدن ضریح حضرت عباس (ع) است.

جلوه های اربعین حسینی و خاطرات ناب؛

راستش برای این سفر اربعین خیلی تلاش شد تا بالاخره به سرانجام برسد. بعد از آن حوادثی که در عراق اتفاق افتاد من و شاید خیلی از همسفرانم که اینجا هستند باور نمی کردیم دیگر مرزها باز شود و بتوانیم اربعین کربلا باشیم. یکی از خبرنگاران می گوید: سال‌های قبل این پیاده روی را تجربه کرده ام. مردم عراق ما را به خانه هایشان دعوت و علی رغم وضع مالی نامناسب از ما به گرمی پذیرایی می کردند. تسبیحی در دست داشت. آن را بالاآورد و گفت: " این تسبیح رو یک عراقی که در خانه اش از زوار پذیرایی می کرد به من هدیه داد." آن یکی، از همکاران عکاس بود. انتهای اتوبوس نشسته بود. اربعین حسینی را درک کرده بود. می گفت زیباترین جلوه اربعین ، همین پذیرایی های ساده است که مردم عراق با جان و دل انجام می دهند. خوب می گفت. تصویر این سادگی در ذهنم نقش بست. بعضی با چند دانه خرما و بعضی تنها با لیوانی آب خنک. به تاریکی شب می نگریستم و مداحی اربعین پویانفر را زمزمه می کردم.

پیاده روی اربعین ۱۴۰۱ و سوژه های از پیش تعیین شده؛

همکاران عکاس سوار اتوبوس شدند. اول دنبال پیدا کردن جایی برای دوربین هایشان بودند. یکی از آنها کربلا رفته است. اما برای اولین بار هست که اربعین به کربلا مشرف می شود. پرسیدم: " اگر بخوای از حماسه اربعین عکس بگیری کدوم یکی از جلوه های اربعین رو برای سوژه عکاسی انتخاب می کنی؟" لحظه ای تامل کرد و پاسخ داد: " دختر بچه ها. . . به یاد سه ساله امام حسین(ع). از دیگری که عکاس باشگاه خبرنگاران هست، این سوال را پرسیدم. جواب می دهد: "نخلستان را . . . " دیگر ادامه ندادم. چون بغض تمام گلوی مرا پر کرده بود... با خودم گفتم که در کربلا او را به زیارت کف العباس (ع) ببرم . . .

نکات مهم این سفر معنوی ؛

بنری برای تشریح الزامات این سفر نظرم را به خود جلب کرد. بیان کننده نکات مهمی بود که گفتنش خالی از لطف نیست:

۱. در اماکن شلوغ از ماسک استفاده کنید و در صورت خیس شدن آن را دور بیندازید. یادتان باشد دستها را با آب و صابون بشویید.

۲. در پیاده روی اربعین هنگام سرفه یا عطسه از دستمال کاغذی یا قسمت بالای آستین استفاده کنید.

۳.در مرزهای زمینی ممکن است با تجمع جمعیت مواجه شوید. آرامش خود را حفظ کنید و از هل دادن یکدیگر بپرهیزید. اگر یکی از اعضای گروه در تجمع انبوه بود، برای نجات او وارد آن جمعیت نشوید.

۴. دینار یا دلار برای کرایه ماشین‌ها و سایر خریدهای لازم به همراه داشته باشید. چرا که عراقی‌ها چندان پول ایرانی قبول نمی‌کنند. برای تهیه ارز زیارتی اربعین به بانک و صرافی‌های مجاز کشور مراجعه کنید.

۵. اگر با ماشین شخصی به مرز می‌روید، از پارک خوردو در مکان‌های نامعلوم یا نزدیک پمپ بنزین بپرهیزید و نشانه‌هایی مثل کوچه یا حتی بنر و تابلوهای اطراف را به خاطر بسپارید.

۶. اگر دچار تب، سرفه، سردرد، اسهال و استفراغ شدید، از دیگران فاصله بگیرید و مراقبت‌های بهداشتی را رعایت کنید.

۷. اگر دچار سر دردهای خفیف شدید می توانید از مسکن هایی همچون استامینوفن و یا کپسول نوافن استفاده کنید. البته حتما با پزشکان حاضر در پیاده روی اربعین حسینی مشورت کنید.

در گروه های فضای مجازی هلال احمر علاوه بر انتشار جلوه های اربعین ، به دلیل گرمای هوا برخی اینفوگرافی های کاربردی در حال دست به دست شدن بود :

کاروان رسانه ای اربعین حسینی؛

اربعین امسال برای من متفاوت شده است. اتوبوس، خیابان های تهران را یکی پس از دیگری رد می کند. یکی از سرپرستان گروه کاورهای هلال احمر را بین همکاران توزیع می کند. صحبت ها هنوز برای انتخاب مرز ادامه دارد. اما ساعت از ۱ نیمه شب گذشته و ماشین های شخصی و اتوبوس ها در گوشه جاده ایستاده اند. اتوبوس ما هم توقف می کند. به موکب داران که نگاه می کنم یکی در حال چیدن استکان ها هست و دیگری در حال ریختن چای برای زائرانی که در دل شب خسته از راه و برای رفع خستگی به مهمانی آنان می آیند. ماشین غرق در سکوت است. عبارت اربعین مداحی را در اینترنت جست و جو می کنم. به چهره همکاران که نگاه میکنم جز اندکی که در حال تنظیم دوربین هایشان هستند و یا خودشان را به گوشی مشغول کرده اند، بقیه خوابیدند. زمزمه من ایرانم و تو عراقی هدفون مرا پر کرده است. به اولین ایستگاه پلیس راه رسیدیم. ترکیب رنگ قرمز و مشکی که در تاریکی شب جمله" نجات اهل عالم با حسین است" توجهم رو به خودش جلب کرد. این کاروان یقینا خاطرات و لحظات ناب خواهد داشت و جلوه های اربعین را به تصویر خواهد کشید . . .