کد خبر: تأثير-آموزه-هاي-ديني-بر-بهداشت-و-سلامت-ر
۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۹:۴۲

خبرگزاری سلامت:قلمرو دين و آموزه هاي آن تمامي حيات فردي و اجتماعي و دنيوي و اخروي بشر را در بر مي گيرد. براي آنكه قلمرو بحث محدود و مشخص شود، ابتدا به واژه «دين» و سپس به برخي آموزه هاي آن، كه با تأمين سلامت  و بهداشت روان انسان در ارتباط است،

 

واژه «دين» در لغت، به معناي كيش، آيين، طريقت و شريعت است3 و در اصطلاح، به مجموعه اصول، قواعد بنيادي، احكام و دستوراتي اطلاق مي شود كه از سوي خدا به انسان داده شده است. به عبارت ديگر، دين شامل گزاره هاي توصيفي و تجويزي است.4
در اين مقاله، آموزه هايي از تعاليم ديني و سيره پيامبر و امام علي(عليهما السلام)، كه هم در بُعد رفتار و عمل برخاسته از شناخت و ايمان مي باشند و هم آموزه هايي كه بيشتر جنبه شناختي و اعتقادي دارند، با توجه به تأثير هريك از آن ها در بهداشت و سلامت انسان مورد توجه قرار مي گيرند. بعضي از اين آموزه ها مانند دين باوري، ياد خداوند، دعا و توكّل در ارتباط انسان با خداوند مي باشند و برخي ديگر مانند اظهار محبت به مؤمنان و حسن خلق در ارتباط انسان با ديگران.

 شايسته است اين مبحث با سخناني از مولاي مؤمنان درباره برخي از حكمت ها و علت هاي تشريع آموزه ها و تعاليم ديني، شروع شود. حضرت علي(عليه السلام)مي فرمايد: خداوند ايمان را براي پاك سازي دل از شرك، نماز را براي پاك بودن از كبر و خودپسندي، زكات را عامل فزوني روزي، روزه را براي آزمودن اخلاص بندگان، حج را براي نزديكي و همبستگي مسلمانان، جهاد را براي عزّت اسلام، امر به معروف را براي اصلاح توده هاي ناآگاه، نهي از منكر را براي بازداشتن بي خردان از زشتي ها، صله ارحام را براي فراواني خويشاوندان، قصاص را براي پاس داري از خون ها، اجراي حدود را براي بزرگداشت محرّمات الهي، ترك مي گساري را براي سلامت عقل، دوري از دزدي را براي تحقق عفّت، ترك زنا را براي سلامت نسل آدمي، ترك لواط را براي فزوني فرزندان، گواهي دادن را براي به دست آوردن حقوق انكار شده، ترك دروغ را براي حرمت نگه داشتن راستي، سلام كردن را براي امنيت از ترس ها امامت را براي سامان يافتن امور مردم، فرمان بري از امام را براي بزرگداشت مقام رهبري واجب نمود.5

 

دين باوري و سلامت روان

اولين آموزه تعليمي پيامبران الهي به انسان ها در طول تاريخ بشر، عبادت و بندگي خداوند بوده است. توجه دادن انسان به ايمان به خداوند، توحيد و يگانه پرستي و بندگي او، اولين و اساسي ترين آموزه انبيا و معصومان(عليهم السلام) بوده است. اصلي ترين ركن دين يعني ايمان به خداي يكتا، انسان را از نگراني، اضطراب و دغدغه خاطر مصون داشته و در برابر رويدادهاي نامطلوب زندگي ثابت قدم و استوار نگه مي دارد. به گونه اي كه حوادث نمي توانند تزلزلي در او ايجاد نمايند.
قرآن مجيد مي فرمايد: دين داري و دين باوري نشانه سلامت عقل و بي رغبتي و عدم تمايل به دين و معنويت دليل بر سفاهت و بي خردي است.6 بر اساس بينش اسلامي، هر انساني از هنگام تولّد، با فطرت الهي و گرايش ذاتي به خداشناسي قدم به عرصه زندگي مي گذارد. ساختار وجودي انسان به گونه اي است كه او را به سوي خدا هدايت مي كند و در اين ميان، تفاوتي بين مسلمان و غير مسلمان وجود ندارد، بلكه همه انسان ها در آغاز زندگي، از استعداد خاصي براي حقيقت جويي و نيل به كمال بهره مندند و به فرموده پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)، هر نوزادي با فطرت خدايي زاده مي شود.7

     با وجود اين، فطرت و ساختار وجودي انسان در همه شرايط به صورت يكسان عمل نمي كند و ممكن است عوامل نامساعد بيروني و محيط ناسالم زندگي مانع از شكوفايي و بروز نقش صحيح آن گردد.8 بر اين اساس، لازم است به اين جنبه از وجود آدمي، بخصوص در مورد كودكان و نوجوانان، توجه ويژه اي مبذول گردد تا حسّ ديني آن ها شكوفا شود; زيرا الگوپذيري و شكل گيري شخصيت در انسان از همان دوران كودكي و نوجواني صورت مي گيرد. يكي از تفاوت هاي اساسي انسان با حيوان در علم و خرد اوست. علم كه خميرمايه و تعيين كننده عمل و رفتار و زمينه ساز الگوپذيري است، در زمان كودكي اثري پايدار و نقشي به يادماندني در طول دوره زندگي دارد. با توجه به اين جنبه وجودي كودكان و نوجوانان، معرفي و شناساندن الگوهاي راستين اهميت فراوان دارد; زيرا كودكان و نوجوانان نسبت به بزرگ سالان تربيت پذيرترند و اين كار تنها در سايه آموزش و تربيت صحيح امكان پذير است.

بر اين اساس، تعليم اين آموزه اساسي (دين داري و دين باوري) در محيط هايي كه افراد زندگي مي كنند، مانند محيط خانواده، مدرسه و اجتماع از وظايف اوليا، مربّيان و دست اندركاران حفظ بهداشت محيط فكري و فرهنگي فرزندان و ساير افراد جامعه است.

سالم سازي اين محيط ها بر اساس تعاليم اسلامي، بهترين نقش را در بهبود وضع سلامت روحي و رواني فرد و اجتماع فراهم مي كند; زيرا تنها دين و آموزه هاي آن است كه انسان را از گرداب تنهايي نجات مي دهد، عدالت و دادگستري را تأمين و برقرار مي سازد، عطش جاودانگي و بقا را در انسان به شيوه صحيح تأمين مي نمايد و صبر و بردباري انسان را در مصايب و آسيب ها افزون مي نمايد.9

نياز به دين براي تأمين بهداشت و سلامت روان نيازي جهان شمول است. علاوه بر روان شناسان، بسياري از انديشمندان معاصر غربي نيز به اين حقيقت دست يافته اند كه مشكل زيربنايي انسان معاصر اساساً به نياز وي به دين و ارزش هاي معنوي برمي گردد. مورّخ معروف، آرنولو توين بي، مي گويد: بحراني كه اروپاييان در قرن حاضر دچار آن شده اند اساساً به فقر معنوي آن ها بازمي گردد. او معتقد است: تنها راه درمان اين فروپاشيدگي اخلاقي، كه غرب از آن رنج مي برد، بازگشت به دين است. اصولا ايمان، تأثير بسزايي در نفس انسان دارد; چرا كه اعتماد به نفس و قدرت او را بر صبر و تحمّل سختي هاي زندگي افزايش مي دهد و احساس امنيت و آرامش را در نفس او مستقر مي سازد و در درونش آسودگي خاطر به وجود مي آورد. بدين سان، انسان غرق در احساس خوش بختي مي شود.10

 نياز به دين و نقش مثبت آن در بهداشت و سلامت فرد و جامعه از نگاه برخي از روان شناسان غربي نيز مخفي نمانده است. يونگ معتقد است كه دين به انسان آرامش و به وجودش معنا مي بخشد و راه هاي تحمّل مشكلات را به وي مي آموزد.11 او در جاي ديگر مي گويد: انسان فطرتاً جوياي سعادت خويش است و از فكر يك آينده شوم لرزه به اندامش مي افتد و سخت دچار دلهره و اضطراب مي گردد. ايمان مذهبي به حكم اينكه به انسان اعتماد و اطمينان مي بخشد، دلهره و نگراني نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زايل مي سازد و به او آرامش خاطر مي دهد.12

 اعتقاد به يك قدرت برتر، به معتقدان اين اطمينان را مي دهد كه زندگي آن ها معنا و هدف دارد، در مبارزه و تلاش براي بقاي صرف نيستند، نيروهاي قدرتمند و نيك خواه در جهان فعاليت مي كنند، و علي رغم هراس ها و بي ثباتي هاي موجود، آنان نبايد نگران باشند.13

 اين توانايي مذهب در كاستن از غم هاي وجودي و مرتبط كردن ما با نيروهاي قدرتمند معنوي، بزرگ ترين هديه مذاهب به انسان هاست. براي يك فرد معتقد، اين هديه عبارت است از: احساس اميد و آرامش، اما در سطحي گسترده تر. تأثيرات مذهب بسيار وسيع تر بوده اند. مذهب با برطرف كردن احساس ترس و پوچي انسان ها و دادن اين احساس به آن ها كه دست هاي خردمند و توانايي، كشتي جهان را هدايت مي كنند، به عنوان يك سرچشمه نيرومند دل گرمي و انگيزش عمل مي كند و نه تنها در شكل گيري تاريخ انسان مؤثر بوده، بلكه علاوه بر اين، احتمالا دليل اصلي موفقيت نوع انسان در حفظ بقاي خود بوده است.14

 ويليام جيمز نيز معتقد است: قدرتي كه دين براي تحمّل مصايب به انسان مي دهد هرگز از عهده اخلاق برنمي آيد; زيرا شور و حرارتي كه با اعتقاد به دين در انسان حاصل مي شود هرگز از عهده اخلاق برنمي آيد.15

 در تعاليم اسلامي، اولين گام و نشانه سلامت روحي و رواني ايمان به خدا، دين داري و آگاهي از آموزه هاي ديني است;16 زيرا دين به زندگي بشر معنا مي بخشد و او را در كنار خوشي ها و شيريني ها، رنج ها و شكست ها، از دست دادن ها و ناكامي ها، تنها نمي گذارد و اين رنج ها و خوشي ها و نعمت ها و نقمت ها را براي امتحان و آزمودن انسان تبيين مي نمايد.17 برخي از حوادث جهان مانند پيري و مرگ قابل پيش گيري و برطرف ساختن نيستند، اگرچه اموري هستند كه انسان را رنج مي دهند. ايمان مذهبي و دين باوري در انسان نيروي مقاومت مي آفريند و با تفسير تلخي ها، آن ها را شيرين مي گرداند و اموري همچون ظاهر وحشتناك مرگ را به وسيله اي براي بازگشت به سوي خدا و برخورداري از نعمت هاي ابدي خداوند مبدّل مي سازد و بدين سان، نه تنها آن ها را تحمل پذير، بلكه به پديده اي شيرين مبدّل مي سازد.18

 

ذكر خداوند و سلامت روان

يكي از مفاهيم مهم در بهداشت و سلامت روان، مفهوم «امنيت رواني» است. اگر امنيت رواني براي فرد وجود نداشته باشد، زندگي بي معناست و سلامت رواني برقرار نخواهد بود.19 آنجا كه ترس وجود داشته باشد امنيت نيست. «امنيت رواني» يعني: داشتن روح و رواني عاري از ترس و هراس; و اين نعمتي است گوارا و مخصوص كساني كه در پرتو اين امنيت، راحت و آرام زندگي مي كنند.20
از اين رو، نشاط و سرور از آنِ كسي است كه رواني امن و آرام داشته باشد. و انسان وقتي به اين امنيت و اطمينان نفس مي رسد كه ترنّم نام خدا بر لب و ياد او بر قلب و جانش طنين انداخته باشد و چنان دل بستگي و وابستگي به خدا پيدا كرده باشد كه ذكر او سراسر انديشه، عاطفه و رفتارش را گرفته باشد و ذكر خدا جانش را زنده و آباد نموده باشد: «و بذكرك معمورة.»21 در اين صورت ـ به اصطلاح روان شناسان ـ فرد احساس دل بستگي ايمن نسبت به وجودي دارد كه هم قادر است و هم هميشه حاضر و در همه حال، پاسخگوي نيازها مي باشد. از نظر اسلام، بالاترين و ارزشمندترين مقام انساني زماني پديد مي آيد كه انسان به ياد خدا باشد و روحش متوجه او گردد تا نور خدايي در دلش پديدار شود و روح و روانش به آرامش و راحتي برسد.

منبع:www.quranstudies.ir

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha