به گزارش گروه اجتماعی طبنا(خبرگزاری سلامت)، مسیر تحصیلی و در یک چشمانداز وسیعتر حتی سرنوشت و آینده شغلی بیش از یک میلیون دانشآموز کشور با انتخاب رشته تحصیلی آنها در پایان دوره متوسطه اول رقم میخورد.
به جرأت میتوان گفت هدایت تحصیلی و انتخاب رشته از مهمترین اتفاقاتی است که در طول دوران تحصیل در مدارس برای دانشآموزان ما رقم میخورد، وضعیتی که اگر به درستی از سوی آموزشوپرورش برای آن برنامهریزی شود، آینده شغلی دانشآموزان را هم با موفقیت همراه میکند اما آنچه امروز در بحث هدایت تحصیلی دانشآموزان رقم میخورد تا چه اندازه با این شاخصها هماهنگ است؟ در انتخاب رشته تحصیلی مشاورههای تخصصی به دانشآموزان چه جایگاهی دارد تا در نهایت انتخاب آنها نه با اجبار آموزشوپرورش و خانواده و نه براساس یک تصمیم احساسی و هیجانی رقم بخورد؟
سرپرست آموزشوپرورش: هدایت تحصیلی دانشآموزان در مدارس صحیح نیست
نگاهی به آمار داوطلبان کنکور و رقابت فشرده در گروه علوم تجربی که هر سال هم تکرار میشود، نشانهای از مسیر نامناسب هدایت تحصیلی در مدارس است، موضوعی که هر سال در گزارشهای مختلف به آن اشاره کردیم و حالا نه فقط از سوی ما که از سوی سید جواد حسینی سرپرست وزارت آموزشوپرورش هم در حال طرح است؛ او در مراسم تجلیل از نفرات برتر کنکور 98 گفت: 57 درصد شرکتکنندگان کنکور در رشته تجربی هستند در حالی که 25.5 درصد کل قبول شدگان از رشته تجربی هستند که این آمار نشان میدهد دانشآموزان با عدم هدایت تحصیلی صحیح در مدارس مواجه و در ادامه با عدم توازن هرم شغلی روبرو میشوند و در کنکور ضرر میکنند.
آنچه امروز ملاک عمل هدایت تحصیلی دانشآموزان است، نمره و عملکرد تحصیلی آنها در طول سه سال تحصیل دوره متوسطه اول است اما آیا نمره نشانگر دقیقی برای انتخاب رشته تحصیلی است؟ آموزشوپرورش در گلوگاه و نقطه آغاز مسیر هدایت تحصیلی قرار دارد و اگر با برنامهریزی دقیق و به شیوه صحیح کار خود را انجام دهد دیگر شاهد تراکم بالای داوطلبان کنکور در گروه تجربی نخواهیم بود، اما چون این وزارتخانه در بحث هدایت تحصیلی پروتکل دقیقی ندارد و از همان دوره ابتدایی برنامهریزی مدون برای شناسایی استعداد و علاقه دانشآموز در دست نیست نهایت این میشود که در پایان پایه نهم، نمره ملاک قرار میگیرد و بدون ارائه پرونده مشخصی از استعداد، توانایی و علائق دانشآموز با اجبار به او میگوییم که باید به فلان رشته بروی!
انتخاب رشته تحصیلی بر اساس سه شاخص اصلی استعداد، علاقه و نیاز بازار کار انجام میشود اما هماکنون مبنا و محور هدایت تحصیلی نمرات دانشآموزان است و باید این سوال را مطرح کرد که در این شرایط هزینههای تغییر رشته، سرخوردگی و جمعیت بالای داوطلبان گروه تجربی یا پشت کنکوریها را چگونه باید جبران کرد؟
اگر رئیسجمهور بارها از مهارت سخن میگوید، آیا برای تحقق این هدف برنامهریزی مشخصی وجود دارد؟ وقتی هنرستانها مناسبترین ظرفیت برای آموزش مهارت و کنترل تب ورود به رشته تجربی هستند چرا به دلیل نبود امکانات یا نیروی انسانی کافی به چشمانداز تعیین شده برای هدایت دانشآموزان به رشتههای فنی نرسیدهایم؟ یا اساساً آموزشوپرورش چقدر توانسته در گفتمان سازی این موضوع و تغییر نگرش خانوادهها به رشتههای فنی و مهارتی موفق عمل کند؟
حالا اوضاع هدایت تحصیلی دانش آموزان بهگونهای پیش میرود که نه تنها اوضاع به هم ریخته توازن رشتهای کنترل نشده است بلکه در کنار مشکلات ثبتنام این بار باید شاهد شکایت خانوادهها از اجبارها و تحمیلها برای انتخاب رشته دانشآموزان باشیم!و این همان آغاز شکست است، دانشآموزی که به اجبار به رشتهای میرود، در نهایت سال بالاتر یا هنگام کنکور رشته خود را تغییر خواهد داد و این یعنی تمام برنامهریزیهای آموزشوپرورش برای هدایت تحصیلی عبث میماند!
نظر شما